سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 2
کل بازدید : 40278
کل یادداشتها ها : 18
خبر مایه

موسیقی


< 1 2

و تنهایم

در اتاقی روشن

با دلی تاریک

در محیطی آرام

با قلبی جوشان

می شنوم

تپش هایش را

همگام با تیک تاک

تیک تاپ

تیک تاپ          

تیک درس

تاپ غم  

تیک درس

تاپ من  

تیک کتاب  

تاپ تو   

تیک کتاب   

تاپ عشق  

تیک استاد  

تاپ دستم   

تیک استاد  

تاپ قلبم  

تیک استاد  

تاپ عشقم  

تیک استاد  

تاپ دلم  

تیک مشق  

تاپ دست  

تیک مشق  

تاپ چشم   

تیک مشق  

تاپ برق  

تاپ تاپ تاپ  

تاپ تاپ تاپ  

می بینم   

و نیز می بینم  

برق چشمش  

رنگ چشمم  

می بینم و می شنوم و حس می کنم     

می گویند   

با بی زبانی  

گنگ ترین واژگان را   

تلخ ترین لحظات را   

نابترین ِِ کلام  

حساسترین ِلغات    

تلخ ترین ِ لحظات   

که ببینی  

و بدانی که می بینی  

و بدانی که نتوانی     

و بدانی که نیست  

مانندش  

در جهانی مانند  

ودانی که نیاید 

و رود و روند  

و سخت است   

و تلخ  

که بدانی که می رود     

ونمی آید    

و می مانی  

تنها    

با برق چشمانش    

تاپ تاپ تاپ   

تاپ تاپ تاپ   

وسخت است   

زندگانی  

با برق چشمی که ندانی   

وتنها ببینی   

وندانی از کدامین سو   

شد روانه   

تا مقصد چشمت   

تا مقصد   قلبت   

با برّنده ترین ِ نگاهها    

با نابترین احساس ها     

برقی که برد   

رنگ چشمت  

زند و رود  

وبماند بر قلبت  

و خواند قلبت  

وگرداند ترا     

غم زده و آواره       

و بمانی و نماند    

و بمانی و بمانی    

و بدانی که نماند   

و بمانی و بمانی  

که نیست با لا تر از سیاهی رنگی  

نیست

 


  

بازم سلام دوستان
این بار چند تا عکس عاشقانه براتون گزاشتم امیدوارم خوشتون بیاد.
در ضمن نظر یادتون نره...


  

دیشب توی کوچه ای که مال توست قدم زدم. کوچه بوی تورو می داد? تا خونتون قدمی بیش نبود. پنجرهء اطاقت باز بود? می شد تورو دید. دیدمت که روی تختت خوابیدی. روی صورتت لبخندی بود که انگار تموم خوشی دنیا ماله تو بود? ولی افسوس که چشات بسته بود و نمی تونستی ببینیم.
راحت و آروم و بدونه هیچ غصه ای خوابیده بودی? ای کاش منم کنارت بودم و شادیت رو با من هم تقصیم می کردی. ولی پنجرتون کوچیک تر از اونی بود که بشود بیای تو. در خونتون هم که قفل بود? انگار که تموم راه ها برای نزدیکی به تو بسته بود.
برگشتم تا توی کوچت تنهایی قدم بزنم? کوچه مال تو بو?د هواش بوی تو بود? نسیم نرمش هر نفس تو بود که نوازشی بود و خاطره ای از نزدیکی با تو و با تو بودن. کوچه هواش عالی بود? پر از ستاره و یه هدیه بزرگ? مهتاب ما بود که اون بالا همدم تنهایی من بود.
سر کوچتون خاطره بود و خاطره? خاطرهء روزی که کنار هم بودیم ولی دلت یه جای دیگه بود? همون روز که نمیدونستی که با منی یا جای دیگه هستی? روزی که باهم اشک میریختیم ولی دلیلش یکی نبود. روزی که به دوست دارم پشت کردی و رفتی.
ولی بهتر از اونا یاد خاطره های خوش دیروز و فردایی که خواهد اومد می افتم. روزای که دست تو دست هم می رفتیم و می خندیدیم که چه دنییای قشنگیه? بعد سکوتی می کردیم که آیا این خوشی حقیقتی هم داره یا نه؟؟ ولی وقتی که تو? نگام می کردی می فهمیدم که دنیا ماله منه? عشق و زندگی ماله منه.
تا خونهء ما راه زیادی باقیست? خدا کنه که هوای اون بیرونه کوچتون هم به خوبی هوای توش باشه? خدا کنه که مهتاب ما نره پشت ابرا قایم نشه و منو تو این راه تنها بزاره.
عزیزم وقتی که بر می گردم تو تمام راه به تو فکر می کنم و به دنیای ما که فقط فقط ماله من و توی خوب هستش. صبح که از خواب پاشودی دوست دارم رو روی پنجرهء اطاقت بخون? که عشق من همیشه همون جاست و خواهد بود...

  

دیشب توی کوچه ای که مال توست قدم زدم. کوچه بوی تورو می داد? تا خونتون قدمی بیش نبود. پنجرهء اطاقت باز بود? می شد تورو دید. دیدمت که روی تختت خوابیدی. روی صورتت لبخندی بود که انگار تموم خوشی دنیا ماله تو بود? ولی افسوس که چشات بسته بود و نمی تونستی ببینیم.
راحت و آروم و بدونه هیچ غصه ای خوابیده بودی? ای کاش منم کنارت بودم و شادیت رو با من هم تقصیم می کردی. ولی پنجرتون کوچیک تر از اونی بود که بشود بیای تو. در خونتون هم که قفل بود? انگار که تموم راه ها برای نزدیکی به تو بسته بود.
برگشتم تا توی کوچت تنهایی قدم بزنم? کوچه مال تو بو?د هواش بوی تو بود? نسیم نرمش هر نفس تو بود که نوازشی بود و خاطره ای از نزدیکی با تو و با تو بودن. کوچه هواش عالی بود? پر از ستاره و یه هدیه بزرگ? مهتاب ما بود که اون بالا همدم تنهایی من بود.
سر کوچتون خاطره بود و خاطره? خاطرهء روزی که کنار هم بودیم ولی دلت یه جای دیگه بود? همون روز که نمیدونستی که با منی یا جای دیگه هستی? روزی که باهم اشک میریختیم ولی دلیلش یکی نبود. روزی که به دوست دارم پشت کردی و رفتی.
ولی بهتر از اونا یاد خاطره های خوش دیروز و فردایی که خواهد اومد می افتم. روزای که دست تو دست هم می رفتیم و می خندیدیم که چه دنییای قشنگیه? بعد سکوتی می کردیم که آیا این خوشی حقیقتی هم داره یا نه؟؟ ولی وقتی که تو? نگام می کردی می فهمیدم که دنیا ماله منه? عشق و زندگی ماله منه.
تا خونهء ما راه زیادی باقیست? خدا کنه که هوای اون بیرونه کوچتون هم به خوبی هوای توش باشه? خدا کنه که مهتاب ما نره پشت ابرا قایم نشه و منو تو این راه تنها بزاره.
عزیزم وقتی که بر می گردم تو تمام راه به تو فکر می کنم و به دنیای ما که فقط فقط ماله من و توی خوب هستش. صبح که از خواب پاشودی دوست دارم رو روی پنجرهء اطاقت بخون? که عشق من همیشه همون جاست و خواهد بود...

  

ایستادی روبروم
روبرو
گفتی: خدا حافظ
هیچی نگفتم
گفتی: میدونی که ...باید برم
هیچی نگفتم
گفتی: متاسفم...ولی...میدونی که
هیچی نگفتم
گفتی: مواظب خودت باش
هه...هیچی نگفتم
دست تکون دادی و پشتت رو به من کردی و رفتی
رفتی...
رفتی...
اونقدر ازم دور شدی و رفتی که دیگه ندیدمت
رفتی...
رفتی...
ساعتها ایستادم
تنها
و روزها و ماهها و سالها
تنها
و تو هنوز می رفتی
.
.
.
ایستاده بودم هنوز
صدایت آمد از پشت سرم
پشت سر
گفتی سلام
هیچ چی نگفتم
گفتی: من برگشتم ...آخه... میدونی که
هیچ چی نگفتم
هیچ چی نگفتم
فقط صدایی در درونم می گفت
زمین گرد است
زمین...گرد است


  
+ سلام به همه.به وبلاگم یه سر بزنید خوشحال میشم.


+ salambe hamegi.bebakhshid k kheili vaght bod nabodam.vali alan ke omadam weblogamo be koli motehavel kardam.khoshal misham ye sari bezanin.dar zemn nazar yadeton nare.mamnoon






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ