سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 4
کل بازدید : 40258
کل یادداشتها ها : 18
خبر مایه

موسیقی


تنهایم
می سوزم
می جوشم
ونمی دانم
تنهایم
وچرا می لرزم
می تپد
ومی برد
به چشمانش
غبار آلود و خسته
اما شیرین
دلپذیر
ز زمانه
می روم
دستانش
آلوده
اما
بهتر از همیشه
می لرزد
وبر می دارد آهسته
گامهایش را
دوخته به زمین
چشمهایش را
ومنتظر است
تا بیاید
و اما تا کی
تا کی می ماند
ومی کشد انتظار
وبا کدامین هدف
بر می دارد گام
می بیند
و می نویسد
بر برگی و بر صفحه ای
کی می کند
بایگانی
وای کاش که هرگز
نشود
می ترسم
از آن روز
که گشایم چشمانم را
وببینم چشمانش را
ونگرد با دیده ی ترحم
پیکرم را
می ترسم که ببینم
در آن روز
عکسش را
که دیدم در آب
و زدست موجی
وبرده نظرم را
به آسمانها
به بیکرانها
به آبی ها
وای کاش
که دانم
آبی ست دریا  بی کران ست دریا
وای کاش که باشد
دستانش غبار گرفته
سرد
چهره اش خسته
رنگ پریده
گامهایش کوتاه
آهسته
تا به همیشه
و ای کاش
که گشایم آن روز
چشمانم را
وببینم با آنها
آرامم را
و رود تا بیکران
چشمانم و دستانش
وگیرد و برد وبماند
تا غروب خورشید
تا طلوع امید
تا هر آنجا که خواند مروارید
تا به آنجا که باشند پریان در پرواز
و تا آنجا که رود احساس که هر آنجا نرود ، رود
که نتپد امروز تنها
و رود با تپش ها
مجروح خسته
دردمند شکسته
اما رود و بماند
که گر نماند
بردش امواج
تا ساحل بیکران ها
که خواند جغد آواز
گیرد و برم و بردش
تا نهایت
که نیست بالاتر از سیاهی رنگی

 


+ سلام به همه.به وبلاگم یه سر بزنید خوشحال میشم.


+ salambe hamegi.bebakhshid k kheili vaght bod nabodam.vali alan ke omadam weblogamo be koli motehavel kardam.khoshal misham ye sari bezanin.dar zemn nazar yadeton nare.mamnoon






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ